به نام خدای آیه ها امشب بالاخره اولین قسمت کافه کتاب رادیو رو شروع کردیم تنها چیزی که حالم خوب میکنه حرف زدن راجب کتاب ها و شخصیت هاش تو دنیای قصه ها میتونم خداوند باشم اما تو دنیای واقعی فقط یک تک انسان محکومم وقتی تو نقش های تئاترم هستم برای دقایقی خوشحالم وقتی کتاب میخونم وقتی کتاب میشنوم وقتی قلم میزنم  وقتی موهام می‌بافم وقتی صدای موسیقی خیابون انقلاب و ولیعصر رو میشنوم وقتی تو آغوش تارام وقتی که گل میخرم وقتی گربه های خیابون منو میترسونن تو این لحظه ها فقط من خوشحالم چون یک دلیل برای شاد شدن دارم حتی وقتی که میتونم برم کافه و شمع تولد روشن کنم  با اینکه این قرارهای قشنگ خیلی کم شدن  وقتی که به یک دختر جوون یا یک پیرزن یا حتی یک آدم خسته لبخند میزنم و اونم جواب لبخندمو  با چشماش میده  وقتی که یک کتاب چاب قدیم پیدا میکنم که خیلی ارزون تر وقتی تقویم سال نو خریدم  حتی وقتی مخاطبام صدام میشنون و نظرشون میفرستم  تازه میفهمم چه لذتی داره بازخورد شنیدن وبلاگ بیان خونه
آخرین جستجو ها